loading...
عشقولانه98|مطالب عشقولانه،مطالب طنز،مطالب جالب
آخرین ارسال های انجمن
admin بازدید : 22 یکشنبه 26 مرداد 1393 نظرات (0)

 

 

در پی اهانت امیر عاملی به استاد شجریان توسط انتشار شعری در خبرگزاری فارس ، توجه شما را به متن این شعر و همچنین جواب استاد شجریان به این شعر جلب می نماییم :

 

گزاری فارس، سروده امیرعاملی علیه محمدرضا شجریان را منتشر کرد.
در مقدمه این شعر آمده است: « در پاسخ به منافقانی که می‌خواهند با صدای سوخته‌ شجریان ، مردم ایران را تحقیر ‌کنند؛ مردمی که سرافراز و عاشقند مردمی که از جنس شقایقند.»

 

گم شدی آوازه خوان پیر ما / گم شدی آخر به زیر دست و پا

کرد بیگانه تو را ابزار خویش / خود شدی تا نور حق دیوار خویش

ربنایت چون خودت از یاد رفت / خیل شاگردان، هلا! استاد رفت

رفته‌ای از پیش ماها دور حیف / در سر پیری شدی مغرور حیف

مطرب عهد شبابم بوده‌ای / مزه نان و کبابم بوده‌ای

خوب می‌خواندی صدایت خوب بود / بعد تاج اصفهان مطلوب بود

میزدی چه چه برای شیخ و شاب / با نوای تار و تنبور و رباب

هست ساز اینک ولی آواز نیست / یک در گوشی به سویت باز نیست

تا نپیوندی عزیزم بر زوال / کاشکی بودی مرید اعتدال

مکر آمریکا تو را منفور کرد / زرق و برق غرب چشمت کور کرد

چونکه پیراهن دو تا شد بد شدی / مثل آن مطرب که بد می‌زد شدی

«سایه»ات فرموده بود آوازه‌خوان / که مرید پیردل باش و بمان

لیک ‌ای مطرب دریغا که غرور / کرد از مردم تو را صد سال دور

وقت پیری ناز کردی با همه / ناز را آغاز کردی با همه

ناز کم کن سوی ملت باز گرد / کم بگو از یأس ای استاد زرد»

جوابیه استاد شجریان :

 

مطلع گردیدم که این بنده را مورد خطاب قرار دادید .
با اینکه از فن شعر سرایی بهره چندانی ندارم لیکن چند بیتی فی البداهه و بی ویرایش در جوابتان نگاشته شد ، باشد که قضاوت بین ما واگذار شود به ملت بزرگ ایران .

 

خاک پای ملت ایران – محمد رضا شجریان

 

گم نخواهد شد صدای ِ ناز من / چونکه از دل می رسد آواز من

این نه آواز من و ساز من است / این صدای سالهای میهن است

ربنا خواندم که ملت روزه بود / روزه ی دل بود و غمها می فزود

من صدای شادی این مردمم / من خود آزادی این مردمم

حیف عمری را که جهل آمد پدید / حیف ملت رنگ آزادی ندید

من نه پیرم آنچه را گفتی حسود / پیر راهم دان به هر بود و نبود

مطربم خواندی عزیزا ، جاهلی / جاهلی؟ نه ،نه ،بلکه عاملی

تاج را قدرش شناسی بی خرد / ای که خواندی ملتی را رنگ زرد؟

ملتی را گر ندیدی . مرده ای / چوب رب را بی صدا تو خورده ای

این نشان است تا روی رو به زوال / هرکه شد خارج ز مرز اهتدال

قدر “سایه” می شناسی ای عدو؟ / او که هجرت کرد از رفته بر او

سایه خورشید است در این آسمان / گرچه گفته است او مرا آوازه خوان

خانه ی من شد دل پیر و جوان / معبد عشاق دل شد آستان

من غرور خود ز ملت یافتم / نی به زر یا زور قدری یافتم

ناز را بازار ملت می خرد / ملتی نامم به عزت می برد

من اگر خاشاک باشم بهتر است / بهتر از آنکس که مخدوم زر است

خادمش افسوس نادان است و بس / کی شناسد فرق زر با جمله خس

من اگر پیرم ولی مستغنیم / بی نیاز احترامم ،دون نیم

گوشه گوشه ،نام من آواز شد / آگهی شعرت به کین ،همساز شد

جاهلا! زین بیش تو یاوه مگو / رو ره عشق مرا ای دل بپو

دوستان لطفا شر کنید که به دستش برسه!!!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما بهتر است ما بیشتر در چه زمینه هایی فعالیت داشته باشیم؟
    تبلیغات

    آمار سایت
  • کل مطالب : 136
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 22
  • آی پی دیروز : 22
  • بازدید امروز : 76
  • باردید دیروز : 33
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 256
  • بازدید ماه : 597
  • بازدید سال : 2,444
  • بازدید کلی : 17,913
  • تبلیغات